«تکیه گلزار»

خفته در هر سوی این بیت الحزن                               شاعری در بستر خاک محن

                                                                                                                 «شفیق»

تکیه گلزار از تکیه های دوره معاصر است که پس از دفن شاعر مشهور «رجبعلی گلزار» (متوفی 1366ه.ق) ساخته شد. بنای آرامگاهی بر مزار دو عالم فقیه آقا سید علی حسینی برزانی (متوفی 1369ه.ق) و حاج میرزا حبیب الله روضاتی (متوفی 1379 ه.ق)  بنا گردیده است. بقعه آن به شکل هشت ستون آجری و گنبدی هرمی شکل کاملاً ساده است. قبر گلزار در ضلع شمالی تکیه و قبر خاندان بدری در ضلع شرقی تکیه قرار دارد. این تکیه از شمال به تکیۀ تویسرکانی ، از شرق به تکیۀ یزدخواستی ها ، از جنوب به تکیۀ مقدس و از غرب به کلانتری 16 محدود می شود.

بزرگان مدفون در تکیه عبارتند از :

1 – آقا سیّد علی حسینی برزانی : فرزند سید محمد حسین ، متوفی 1369 ق عالم ربّانی و فقیه پرهیزکار که دعای کمیل را در بقعۀ بابا رکن الدین با شور و حال خاصی برپا می داشت. از آثارش رساله فی حکم الفرار من الحقوق را می توان نام برد.

2 – حاج میرزا حبیب الله روضاتی : فرزند هدایت الله بن محمد باقر چهارسوقی ، متوفی 1379 ق ، عالم فاضل کامل از خاندان بزرگ روضاتی بود. وی در تکیۀ کازرونی دعای کمیل را برگزار می کرد.

3 – حاج سیّد مهدی حسینی بدری سینی : فرزند سید محمدعلی ، متوفی 1377 ق ، عالم فاضل متّقی که مورد توجّه و اعتقاد و عنایت مومنین بود.

4 – شیخ علی فقیه فریدنی : فرزند ملا محمدباقر ، متوفی 1377 ق ، مدرّس فقه ، اصول و کلام.

5 – حاج سیّد مرتضی ظهیرالاسلام : فرزند حاج سیّد علی. متوفی 1403 ق ، واعظ معروف و ادیب فاضل. سنگ قبری عالمانه به خط استاد حبیب الله فضائلی بر مزارش نصب شده است.

6 – سید جعفر موسوی متخلّص به خاکشیر : فرزند سیّد اسماعیل ، از سادات موسوی اصفهان ، متولد 1300 و متوفی 1375 ق از شاعران معاصر اصفهان بود. وی در اشعارش به هزل بیشتر رغبت داشت تا به جِد و در شوخ طبعی و لطیفه سرایی در میان شاعران فکاهی سرای گذشته و معاصر نظیر و مانند ندارد.  در اخلاق شخصی اش مردی محجوب و با حیا بود و شیوۀ شعر او ارتباطی به اخلاق و کردارش نداشت. چنانکه می سراید :

یارب من اگر گناه کردم چه کنم؟          ور نامۀ خود سیاه کردم چه کنم؟

گفتند به من که از خط راست برو         چب رفتم و اشتباه کردم چه کنم؟

از محاسن رفتار و محامد گفتار او اینکه با چنین طبع نقّاد و زبان وقّاد در تمام ایام عمر خود ، خاطری را از خود ناشاد نساخته و با تیغ زبان که حربۀ شاعران است به هجای کسی نپرداخته است. چنانکه از اثنای اشعار فکاهی و شیرین او برمی آید شعر جدی را با شوخی در آمیخته و در قالب هزل و مطایبه ریخته تا مانند تخلّصش (خاکشیر) به همه طبعی سازگار باشد. شاعر از اینکه خود در حیات مایه شادی و مسرّت عموم بوده اتفاقاً در شب هفت او نیز پس از درگذشتش حضار با شعری که یکی از شعرا در رثای او با استفاده از یکی از اشعار خود خاکشیر سروده و در مجلس وی خواند - که شرح آن مسموع اهل ادب اصفهان می باشد - مردم را در مجلس ختم خود نیز خندان ساخته است. از برخی شاعران قدیمی اصفهان شنیدم که هنگامی که در محافل ادبی یا مجالس مردمی در حضور خود او اشعارش را قرائت می کردند و همگی از خنده روده بر می شدند ، خود خاکشیر بسیار خجالت زده می شده و از شرم تغییر رنگ داده و سر خود را به پایین می افکنده است. خاکشیر عنّین بود و این خود گواهی بر این مدّعاست که مطالبی که می سروده جزو اخلاق و اعمال فردی وی نبوده است. در شیوۀ هزل و هجو حقاً به نظر اینجانب حتی از سوزنی سمرقندی نیز گذرانده است و صاحب سبک و شیوه مخصوص به خود می باشد. همچنین در تضمین از اشعار شاعران معروف و تبدیل آنها به هزل از ید طولایی برخوردار بوده است. از عجایب و حسن اتفاق اینکه ماده تاریخ فوت او نیز جملۀ (خاکشیر مرد) است.

7 – میرزا علی مشفقی : متوفی 1357 هجری شمسی از شاعران برجستۀ اصفهان و ادیب منجم.

8 – رجبعلی گلزار : فرزند ملا حسین ، متوفی 1366 ق از اساتید فن شعر و ادب و شاعر مشهور اصفهانی و صاحب دیوان اشعار که نام این تکیه نیز به نام ایشان و به خاطر دفن وی در این تکیه انتخاب شده است. بر روی سنگ قبرش غزلی با مطلع زیر حک شده است :

چو بلبل این همه افغان و آه از آن دارم                      که مرغ قدسم و در خاک آشیان دارم

علما و فضلای دیگری نیز در این تکیه مدفون می باشند.

(برگرفته از کتاب تخت فولاد اصفهان ، تألیف سید احمد عقیلی ، همراه با تصرف و اضافاتی از نویسنده وبلاگ درویش در مورد خاکشیر)

نوشته شده در  سه شنبه پانزدهم بهمن ۱۳۸۷  توسط وحید عمرانی  | 


اسلایدر