- گویا وقتی تازه به دنیا می آییم هنوز ذره ای از آن آرامش ازلی با ما هست. آن آرامش که زمانی که گفت آیا من پروردگار شما هستم و ما گفتیم هستی و در آغوشش آرمیدیم و چشم در جایی گشودیم بسیار دورتر، بسیار غریب و بسیار متفاوت.
- همیشه سقوط کردن به منزلۀ شکست نیست. بستگی به این دارد که تو چه کسی باشی.
- آه که اگر تنها نیاز نبود، آدمی اینقدر خوار و زبون نمی شد. ای کاش همه چیز را فقط و فقط در وجود خودمان پیدا کنیم. آنگاه ماییم؛ پادشاه وجود.
- باور نمی کنم خداوندی که تا این حد زیبایی را دوست دارد، هیچ زنی را از گیسوان بلند و دلفریبش زمانی در دوزخی آتشین بیاویزد.
- عشق یعنی به خاطر معشوق از درخواست های خود چشم پوشی کنیم. او را برای خودش و آزاد بخواهیم، نه برای خودمان و اسیر.
- آمیزش جسم ها پدیده ای است زودگذر و میرا. خوشا دوستان یکدل که ارواحشان را در هم آمیخته اند.
- دریا گاه ساحل را نوازش می کند و گاهی با خشم بر وی می کوبد. خوب نگاه کن؛ اینک خدا و انسان.
دریا هم آب پاک و زلال را به درون خود راه می دهد و هم خس و خاشاک و پلیدی را ، ولی از هیچکدام تأثیر نمی پذیرد و پاک و استوار و پر عظمت بر جای خود باقی می ماند. آدمی نیز اینگونه باید باشد ، چنانچه انسان کامل اینچنین است.
هر چه برای تصاحب چیزی از خواسته های این دنیا مشتاق تر شویم آن را از خود دورتر ساخته ایم.
تنها فاصله ای که می تواند بین ما و خداوند وجود داشته باشد ، این است که ندانیم بین و ما و او فاصله ای نیست.
آنقدر سرمان را بالا گرفته ایم و به دوردستهای موهوم خیره مانده ایم که حتی دیگر خودمان را هم نمی بینیم.
از یک روسپی چیزهایی را می توان آموخت که هرگز از یک استاد دانشگاه نمی توان فرا گرفت.
زندگی در گذر است ، گاه به کندی یک حلزون و گاه با شتاب فرود عقاب بر خرگوش ، گاه درغم و حسرت و گاه در شادی و مسرّت. گاه در پستی و گاه در بلندی ، امّا ... مسئله این نیست. مسئله این است که ... زندگی در گذر است.
سکوت ، آتشفشان فریادهاست.

خورشید به طور مستقیم قابل مشاهده نیست ، ولی نور آن را در ماه می توان دید. خداوند را نیز به طور مستقیم نمی توان دید ولی نور آن در دل قابل مشاهده است. فقط کافی است ابرها را از جلوی آن کنار بزنیم.
گاهی در زندگی اتُفاقهایی رخ می دهد که به گمان ما کوچک و بی ارزشند و آنها را تنها در حد یک تصادف تلقُی می کنیم ، ولی در حقیقت وسعتی بیش از آنچه که تصوُر می شود دارند. دیدن این رخدادهای به ظاهر کوچک نیازمند چشمانی حسُاس و عمق نگر است. باید کوشید و به این بینش رسید.
هر کس عاشق شد ، بر اوُلین پلُه نردبان کمال صعود کرده است.
با نیروی اندیشه ، هر کاری امکان پذیر است.
هر چه برای تصاحب چیزی از خواسته های این دنیا مشتاق تر شویم آن را از خود دورتر ساخته ایم.
سقوط یک پر به آرامی صعود آن است ، پس سبکبار باشیم.
آرامش انسان در رحم مادر ، آرامش قبل از طوفان است ، طوفان دنیا ، و آن هم آرامش قبل از طوفان است ، طوفان ماوراء.
همیشه بالا رفتن از کوه از پایین آمدن آسان تر است. در زندگی نیز همین گونه است. انجام کارهای نیک در ظاهر به یک سربالایی شبیه است و انسان را می ترساند ولی در واقع انجام ان از اعمال پلید که به سرازیری می ماند آسان تر است.
با خود می اندیشیدم که آیا می توان با همه آفریدگان خدا سخن گفت و ارتباط برقرار کرد؟ مثلاً یک خار بیابان چگونه می تواند با من سخن گوید؟! یک روز در بیابان خاری به پایم فرو رفت و ... انگاه بود که فهمیدم.