خلوتیان ملکوت :
جوانمردان طریقت را گویند. حافظ گوید :
مست بگذشتی و از خلوتیان ملکوت / به تماشای تو آشوب قیامت برخواست
ظهور :
یعنی بروز و نمود چیزی. ظهور حق یعنی تجلی در اسماء و صفات و تعینات. زیرا موجودات مظاهر اویند و او در آنها خود را نموده است. ظهور را مراتبی است.
ظهور اول :
ظهور و تجلی اول ، تجلی علمی است به علم اجمالی.
ظهور ثانی :
تجلی ثانی است که مرتبۀ تفصیل و علم تفصیلی است.
ظهور ثالث :
تحقق و وجود صور روحانی و مجردات که به واسطۀ تجلی سوم صورت می بندد.
ظهور رابع :
وجود صور مثالی و عالم برزخ بین مجردات و جسمانیات است.
ظهور خامس :
ظهور و وجود صور جسمانی است.
ظهور ظلی :
وجود ذهنی که آن را ظهور ظلی هم گفته اند.
مشارق الفتح :
عبارت از تجلیات اسمائی و مفاتیح اسرار غیب و تجلیّات ذاتند. از آن جهت آن را مشارق الفتح گویند که مفاتیح اسرار غیبند.
خفی :
روح را به اعتبار آنکه حقیقت آن بر عارفان و غیر مخفی است خفی گویند. حق را نیز خفی گویند که «لا تدرکه الابصار و هو یدرک الابصار و هو اللطیف الخبیر.»
علم حقیقت :
عبارت از علم لدنی ربانی است.